Filtrar por gênero

اتاق موسیقی

اتاق موسیقی

ار.اف.ای / RFI

مجلۀ رادیویی «اتاق موسیقی» فرصتی است برای شنیدن موسیقی از هر نوع یا سبک. این برنامه کم و بیش جانشین «ترانۀ ناسروده» است که سال‌ها پیش از رادیو بین‌المللی فرانسه پخش می‌شد. عنوان «اتاق موسیقی» در عین حال یادآور تالار طبقۀ بالای کاخ عالی‌قاپوی اصفهان و همچنین شاهکار ساتیاجیت رای، سینماگر بزرگ هندی است.

24 - هوشنگ ظریف و هنر سکوت
0:00 / 0:00
1x
  • 24 - هوشنگ ظریف و هنر سکوت

    با مرگ جلیل شهناز در سال ١٣٩٢، سپس درگذشت فرهنگ شریف در سال ١٣٩۵ و حالا مرگ هوشنگ ظریف – ١٧ اسفند ١٣٩٨- یکی از جریان‌های اصلی تارنوازی در ایران بدون استاد باقی می‌ماند. هرچند هوشنگ ظریف در مقام مدرس و استاد موسیقی فعالیت گسترده و طولانی داشت و آنقدر شاگرد تربیت کرده که شیوۀ ساز زدنش فراموش نشود، اما به هرحال این سبک و شیوه در حال حاضر چهرۀ بزرگی برای خود ندارد.

    هوشنگ ظریف که در ٨١ سالگی از دنیا رفت، نمونۀ کامل موسیقیدانی بود که روح‌الله خالقی و علینقی وزیری آرزویش را داشتند: مسلط به موسیقی سنتی ایران و در عین حال آگاه به نت‌نویسی غربی، منضبط و معتقد به ارزش‌های متعالی موسیقی. اخلاقی که برای خالقی و وزیری اهمیت داشت مخلوطی بود از ارزش‌های سنتی و برخی خصوصیات هنرمند، مطابق با معیارهای اروپایی، بخصوص اصولی که بعد از انقلاب فرانسه تعریف شد.

    وزیری و خالقی هر دو در این باره زیاد گفته و نوشته و تأکید کرده‌اند و به هرحال باید پذیرفت که در انتقال میراث ارزشی خود به گروهی از شاگردان و پیروان موفق بوده‌اند.

    همۀ کسانی که هوشنگ ظریف را در مقام استاد یا همکار شناخته‌اند، در وصف شخصیت او متفق‌القولند. منزلت او بخصوص به عنوان معلم و مدرس تار شاید هنوز در تاریخ موسیقی ایرانی به درستی شناخته نباشد. نه تنها شیوۀ ساز زدن او که شخصیت ظریف شاگردانش را مجذوب می‌کرد. حسین علیزاده استاد بزرگ موسیقی ایرانی که از جمله شاگردان ظریف است می‌گوید: "او هیچوقت نوازندۀ خموده‌ای نبود، بلکه سوار به ساز بود و ما در جوانی از این تیپ خوشمان می‌آمد... ایشان نه تنها زیبا می‌نواخت، حتی پشت تار زیبا می‌نشست"...

    هنر سکوت

    داریوش طلایی، دیگر شاگرد قدیم ظریف در توصیف شیوۀ نوازندگی استادش بر عبارت "شُسته رُفته" تأکید دارد: ساز زدن تمیز، پیراسته، بدون اضافات و با سکوت‌های به‌جا.

    سکوت در موسیقی کلاسیک غربی مبحثی گسترده و فکرشده است. اما در موسیقی سنتی ایرانی بحث سکوت هیچگاه جدی گرفته نشده. برخی نوازندگان، به طور غریزی بر اهمیت آن پی برده و برخی دیگر (احتمالاً اکثریت) بدون کوچکترین توجه به آن، ساز را به صدا درآورده‌اند. یکی از خصوصیات مهم سبک تارنوازی ظریف – شریف – شهناز، همین احترام به سکوت است. سکوت معنادار، به موقع و به قولی "سکوت‌های پُر"، رنگ و ملاحتی به موسیقی هوشنگ ظریف می‌دهد که در سبک معروف به "شلوغ‌نوازی" مطلقاً موجود نیست.

    شاید برای بهتر حس کردن اهمیت و زیبایی سکوت در موسیقی سنتی ایرانی، بهترین نمونه، آثار لطف‌الله مجد باشد. کمتر نوازندۀ ایرانی چون مجد سکوت‌ها را با سلیقه و پرمعنا رعایت کرده است...

    برای شنیدن نمونه‌هایی از آثار هوشنگ ظریف و همچنین لطف‌الله مجد به فایل صوتی رجوع کنید

    Sat, 14 Mar 2020
  • 23 - فصل کارناوال‌ها: دهن‌کجی به مرگ

    امسال کارناوال ونیز به خاطر نگرانی از شیوع ویروس کرونا چند روز زودتر از موعد مقرر به پایان رسید. در برزیل نیز  - شاید برای اولین بار - رئیس جمهوری از برگزاری کارناوال ریو انتقاد کرد و آنرا رسمی مذموم دانست. با اینحال کارناوال‌ها همیشه فرصتی بوده برای مردم تا نه تنها حکام و قدرتمندان، که حتی مرگ را به شوخی بگیرند.

    کارناوال ریو دوژانیرو که سابقۀ ١٨٠ ساله دارد، امسال با طعنه و تمسخر و انتقادهای غیرمستقیم رئیس جمهوری بولوسونارو مواجه شد. برگزارکنندگان کارناوال نیز به تلافی، رنگ سیاسی مراسم را از سال‌های قبل بیشتر کردند و عروسک‌های پارچه‌ای یا مترسک‌هایی را که کم و بیش شباهتی به آقای رئیس جمهوری داشت، در خیابان‌ها گرداندند.

    به نظر می‌رسد که بولسونارو و طرفداران محافظه‌کارش که اکثراً از سفیدپوستان مسیحی برزیل هستند، چندان دل خوشی از نمایش سالانۀ هم‌وطنان سیاه‌پوستان و "دورگه"ی خود ندارند.

    کارناوال: میدانی برای "عوام"

    کارناوال‌ها همیشه فرصتی برای مردم کوچه و بازار و روستاییان بوده تا برای چند روزی رودربایستی‌ها را کنار بگذارند و خود را در رقص و مسخرگی و شادخواری رها کنند. این رسم که ریشه‌هایش در تاریکی‌های تاریخ گم می‌شود، اگرچه امروزه بیشتر یک سنتی مسیحی شده اما بدون تردید قرن‌ها قبل از میلاد مسیح وجود داشته است.

    به احتمال زیاد مراسمی چون "میر نوروزی" بدون ارتباط با کارناوال‌های امروزی نیست. این مراسم نیز فرصتی برای "عوام" بوده تا ادای پادشاهی درآورند و قدرت سیاسی را – البته با اجازۀ حکام – به مسخره بگیرند.

    فروید هر جشنی را "افراط مُجاز" می‌دانست. امرا و پادشاهان چند روز کارناوال را به مردم عادی مجال می‌دادند تا خستگی زمستان را همراه با موسیقی و نمایش و شوخی به در کنند. این شوخی‌ها و مسخرگی‌ها معمولاً به هرزه‌گری و نمایش‌های گاه وقیحانه نیز می‌انجامید. بی علت نیست که هنوز هم در بسیاری از کارناوال‌ها، اشعار هزل و رکیک شنیده می‌شود. کارناوال شهر دانکرک در شمال فرانسه، از این نظر فرهنگی غنی دارد. اشعار و تصنیف‌های رکیک این کارناوال امروزه در قالب آلبوم‌های گوناگون موجود است.

    عمرکُشان

    اگرچه باز یافتن پیوندهای تاریخی کار آسانی نیست، اما بسیاری از مردم‌شناسان اطمینان دارند که مراسمی چون "عمرکُشان" – یا عمرسوزان – نیز اساساً از همان جنس و ذات کارناوال است. این عید که امروزه از نظر روحانیت رسمی شیعه مذموم است، می‌تواند با سنت "مغ‌کشی" که قبل از اسلام رایج بوده، مرتبط باشد.

    وجه مشترک تمامی این مراسم، پیوند خوردن یک بهانۀ مذهبی یا مناسبت‌های تاریخی با مناسکی است که احتمالاً ریشه‌های اولیه‌اش به دوران نوسنگی برمی‌گردد. به نظر می‌رسد که اصل و اساس همۀ این نوع مراسم، جشن گرفتن پایان زمستان و نزدیک شدن بهار باشد. اما به مرور زمان، در هر حوزۀ فرهنگی و جغرافیایی، لایه‌های دیگری از تاریخ، مذهب و اعتقادات بر آن افزوده شده است.

    امروزه اکثر کارناوال‌های غربی با نابود کردن "شاه کارناوال" به پایان می‌رسد: عروسک‌های گاه عظیم کاهی یا پارچه‌ای یا چوبی به آتش کشیده می‌شود یا در آب غرق می‌شود یا گردن زده می‌شود. چنان که در عید عمرکشان هم عامۀ شیعیان عروسکی به اسم عمر را آتش می‌زدند.

    برای شنیدن نمونه‌هایی از موسیقی‌های کارناوال به فایل صوتی رجوع کنید

    Thu, 27 Feb 2020
  • 22 - "ستایش شادی" بتهوون: نغمۀ آزادی نوع بشر

    سال ٢٠٢٠ را به مناسبت دویست و پنجاهمین سالگرد تولدش، "سال بتهوون" نامیده‌اند و قرار است که تا ماه دسامبر برنامه‌های زیادی در کشورهای مختلف، در ستایش آهنگساز نابغه برگزار گردد. لودویگ وان بتهوون که در ماه دسامبر سال ١٧٧٠ در شهر بُن به دنیا آمد و در ٢۶ مارس ١٨٢٧ در شهر وین از دنیا رفت، در آخرین سمفونی خود، برای نخستین بار در تاریخ موسیقی اروپا، از صدای انسان بهره گرفت. حاصل، "ستایش شادی" است که در قسمت آخر سمفونی نهم، با شعر شیلر شنیده می‌شود.

    به غیر از ٢۵٠ سالگی تولد بتهوون، مناسبت دیگری که این روزها نام وی را در رسانه‌ها تکثیر کرده، "برکسیت" یا خارج شدن بریتانیا از اتحادیۀ اروپاست. در فراز و نشیب برکسیت، برخی به طنز یا کنایه گوشزد کردند که سرود رسمی اتحادیۀ اروپا همان "ستایش شادی" بتهوون است: در زمانه‌ای که نامتحد بودن کشورهای اروپایی جلب توجه می‌کند، سرود جاودانۀ بتهوون از همبستگی، صلح و آزادی نوع بشر سخن می‌گوید.

    البته سرود رسمی اتحادیۀ اروپا که از سمفونی نهم بتهوون استخراج، و توسط هربرت فن کارایان تنظیم و ضبط شده، بدون کلام است. وقتی در سال ١٩٨۵، مسئولان اروپایی رسمیت سرود اتحادیۀ اروپا را اعلام کردند، با این پرسش مواجه شدند که آیا روایت اصلی "ستایش شادی" که به زبان آلمانی است، برای کشورهای غیرآلمانی‌زبان اتحادیۀ اروپا خوشایند خواهد بود؟ بعد از مدتی تردید و اجراهایی به زبان‌های فرانسه و انگلیسی، بالاخره مسئولان قانع شدند که شعر آلمانی را از سرود رسمی اتحادیه حذف کنند. بدین ترتیب یک اجرای دو دقیقه‌ای و بدون کلام از بخش پایانی سمفونی نهم بتهوون، سرود رسمی اتحادیه شد. با اینحال نباید فراموش کرد که بتهوون آخرین سمفونی خود را به عشق شعر شیلر ساخته بود...

    اجراهای گوناگون از "ستایش شادی" را در فایل صوتی گوش کنید

    Thu, 06 Feb 2020
  • 21 - بیلی اِیلیش: ١٨ سال عمر، یک دنیا خلاقیت

    مراسم جوایز آمریکایی "گرَمی" امسال که در ٢۶ ژانویه ٢٠٢٠ در لس‌آنجلس برگزار شد، تماماً تحت تأثیر چهرۀ تازۀ موسیقی آمریکا بود: بیلی اِیلیش ١٨ ساله که از یک سال قبل خود را به اهل موسیقی شناسانده بود، با برنده شدن جوایز بهترین ترانه و بهترین آلبوم سال، پایه‌های شهرتی جهانی را برای خود ساخته است.

    حدود سه ماه قبل از مراسم "گرمی"، جایزه‌های موسیقی "ام.تی.وی" اروپایی خانم بیلی ایلیش را به برخی مخاطبان شناسانده بود. اما با برنده شدن جوایز گرمی و بخصوص جایزۀ بهترین ترانۀ سال (برای قطعه‌ای به اسم Bad guy)، این خوانندۀ آمریکایی که به تازگی به هجده سالگی رسیده، در آستانۀ مرحلۀ تازه‌ای از فعالیت حرفه‌ای قرار گرفته است.

    جوایز "گرمی" که تقریباً ۶٠ سال عمر دارد و در آغاز "گراموفون" نام داشت، هر ساله توسط سازمانی به اسم "آکادمی دانش و هنرهای ضبط"  اعطا می‌شود. تأکید بر واژۀ "ضبط" (Recording) نشان‌دهندۀ اهمیتی است که این آکادمی برای صنعت، تکنولوژی و البته بازار قائل است. بدین ترتیب، آثاری که برندۀ جوایز شناخته می‌شوند نیز باید از نظر فنی به سطح بالایی رسیده باشند.

    کارهای بیلی ایلیش که رسماً در بخش "موسیقی پاپ" جایزه گرفته از نظر ابداع و آفرینش صوتی قابل توجه است. او که آثار خود را با همکاری برادرش می‌سازد، از هم اکنون توانسته رنگ‌هایی خلق کند که ساخته‌هایش را از انبوه تولیدات روزمره و مصرفی موسیقی پاپ متمایز می‌سازد...

    برای شنیدن نمونه‌هایی از کارهای بیلی ایلیش به فایل صوتی رجوع کنید

    Tue, 04 Feb 2020
  • 20 - دو ترانه در واکنش به فاجعۀ آبان ٩٨: هیچکس و نامجو

    در گیر و دار ناآرامی‌های آبان‌ماه ١٣٩٨ در ایران و هنگامی که هنوز صحبت از آمار کشته‌شدگان این وقایع بود، دو ترانه در واکنشی سریع به شرایط ساخته شد:  سروش لشکری متخلص به "هیچکس" و محسن نامجو، دو واکنش متفاوت به موقعیت نشان دادند که شاید بتوان یکی را بدبینانه و دیگری را کمی خوش‌بینانه‌تر توصیف کرد.

    قطعۀ "دستاشو مشت کرده" در روز ١٩ آذر توسط "هیچکس" – سروش لشکری- منتشر شد. با توجه به اینکه نخستین تظاهرات از ٢۶ آبان شروع شد، روشن است که سروش لشکری برای ساختن اثرش بسیار سریع عمل کرده است. ترانۀ محسن نامجو به اسم "یاد آر" نیز زمانی پخش شد که هنوز بهت و تلخی رویدادها به شدت بر دوش و قلب ایرانیان سنگینی می‌کرد.

    اثر سروش لشکری را می‌توان اعتراضی عریان و از ته دل دانست. فریادی است که در همان لحظۀ وقوع ظلم از گلو بیرون می‌زند. اما "یاد آر" نامجو بیشتر به سنت دادخواهی شاعرانه نزدیک است: همه چیز می‌گذرد اما در روز خوشی باید از رفتگان یاد کرد.

    در هر دو مورد روشن است که آفرینندگان، مثل همۀ ایرانیان، سخت از رویدادها متأثر شده‌اند و این تأثر را به سرعت در قالب موسیقی و کلام ریخته‌اند (البته شعر "یاد آر" از نامجو نیست). شاید به لطف همین سرعت عمل، هر دو هنرمند توانسته‌اند تلخی عمیق ناشی از مشاهدۀ وقایع را در کار خود بازتاب دهند.

    کار سروش لشکری سراسر بغض و اعتراض است و تنها با یک خط که در ترجیع‌بند تکرار می‌شود، قطره‌ای خوشبینی به کار می‌افزاید: "ما همه با هم هستیم"...

    اما ترانۀ "یاد آر" که مسلماً شعر معروف دهخدا را هم تداعی می‌کند، بیشتر خوش‌بینانه است، زیرا آمدن روزهای خوش را قطعی می‌داند: "آن روز که شوریده رقصندۀ میدانی، آن روز که خون ارزان بر خاک نمی‌ریزد... آن روز ولی از ما یادی به میان آور... یاد مردگانی که زنده‌اند و می‌دانی"...

    برای شنیدن کارهایی از محسن نامجو و "هیچکس" به فایل صوتی رجوع کنید

     

    Thu, 23 Jan 2020
Mostrar mais episódios