Filtra per genere

هزارداستانHazardastan

هزارداستانHazardastan

Mehran mantashi

https://castbox.fm/va/6282778

https://shenoto.com/channel/podcast/hazardastan

https://feeds.acast.com/public/shows/665175a7493aef0012321fb6

معرفی پادکست #هزارداستان این پادکست حاوی کتابهای صوتی،نمایشنامه های رادیویی،نمایش تک نفره،تله تاتر،داستان های کوتاه وبلند در ژانرهای متفاوت از بزرگان عرصه نویسندگی می باشد .محتوای موجود در این پادکست، صرفنظر از مواضع سیاسی و ایدئولوژیک آنها جمع‌آوری وانتشار داده میشود.این پادکست صرفا جهت دسترسی رایگان فارسی زبانان به منابع مطالعاتی در سرار دنیا شکل گرفته است .اگر مورد علاقتان بود لطفاً به دیگران هم معرفی کنید با تشکر فراوان مهران منتشی پادکست شما، پادکست #هزارداستان « تبلیغات پذیرفته نمیشود»



Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

1980 - 1937 بر بال باد نشستن10/10✍️شهرنوش پارسی پور
0:00 / 0:00
1x
  • 1980 - 1937 بر بال باد نشستن10/10✍️شهرنوش پارسی پور

    📙بر بال باد نشستن

    ✍️شهرنوش پارسی پور

    🎙صدای: حسین لی

    از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.

    بر بالباد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، وادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متنمسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال وپوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاهافسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروسو داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ىروايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور رانخوانده رها كنيم

    --- Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

    Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

    Sat, 25 May 2024 - 3h 41min
  • 1979 - 1936 بر بال باد نشستن9/10✍️شهرنوش پارسی پور


    📙بر بال باد نشستن

    ✍️شهرنوش پارسی پور

    🎙صدای: حسین لی

    از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.

    بر بالباد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، وادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متنمسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال وپوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاهافسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروسو داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ىروايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور رانخوانده رها كنيم

    بر بالباد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، وادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متنمسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال وپوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاهافسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروسو داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ىروايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور رانخوانده رها كنيم

    --- Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

    Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

    Fri, 24 May 2024 - 2h 51min
  • 1978 - 1935 بر بال باد نشستن8/10✍️شهرنوش پارسی پور


    📙بر بال باد نشستن

    ✍️شهرنوش پارسی پور

    🎙صدای: حسین لی

    از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.

    بر بالباد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، وادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متنمسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال وپوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاهافسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروسو داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ىروايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور رانخوانده رها كنيم

    --- Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

    Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

    Thu, 23 May 2024 - 3h 59min
  • 1977 - 1934 بر بال باد نشستن7/10✍️شهرنوش پارسی پور


    📙بر بال باد نشستن

    ✍️شهرنوش پارسی پور

    🎙صدای: حسین لی

    از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.

    بر بالباد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، وادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متنمسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال وپوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاهافسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروسو داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ىروايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور رانخوانده رها كنيم

    --- Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

    Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

    Wed, 22 May 2024 - 4h 01min
  • 1976 - 1933 بر بال باد نشستن6/10✍️شهرنوش پارسی پور


    📙بر بال باد نشستن

    ✍️شهرنوش پارسی پور

    🎙صدای: حسین لی

    از «عروسی» به «سِفر خروج» می‌رسد. محمود و جمیله دو تن از شخصیت‌های اصلی رمان هستند. محمود که درویش و نمازخوان و درستکار است، همسر جمیله‌ی زیباست که از همه دل می‌برد و از «شاه» طرفداری می‌کند. یکی از دوستان محمود به وی می‌گوید: «زن تو از آن زن‌هایی است که کتک لازم دارند» محمود اما با پوزخند پاسخ می‌دهد: «زن من جزو آن دسته از زن‌هایی است که هرگز نباید کتک بخورند. این دسته از زن‌ها «آزاد» هستند. آزادیشان طوریست که اگر آنها را بزنی به یک مار سمّی‌ تبدیل می‌شوند و آنوقت اگر نیش بزنند بد طوری می‌زنند… من البته نمی‌توانم دست روی زن دراز کنم، اما اگر هم بکنم می‌دانم که این زن را از دست خواهم داد. او حتا به قیمت بدبخت کردن خودش از من طلاق خواهد گرفت». محمود هرگز جمیله را نمی‌زند. جمیله نیز «مار سمّی» نمی‌شود. لیکن با روابط خارج از زناشویی با توجیهاتی که برای خودشان قانع‌کننده است، هر دو یکدیگر را فریب می‌دهند. در طول رمان شاهد عشق و کشاکش میان این دو و سرکشی‌های آنان هستیم.

    بر بالباد نشستن»، گونه اى از رمان است كه بين تاريخ نگارى، بيوگرافى، وادبيات، مرز مشتركى ايجاد مي كند. چرا كه ازسويى، زندگى شخصى نويسنده در متنمسائل اجتماعى در آن بازتابيده، و از سوى ديگر، واقعيت و تخيلى كه در ذهن فعال وپوياى او، مداوماً به هم جا مي سپارند. رمان،در بهار۱۳۲۲ ، با ازدواج يك زوج از متمولان شهر در «باشگاهافسران»، شروع مي شود، و با تنهايى و دربه درى خانواده ى همان عروسو داماد در پناهندگى و مهاجرت، به تلخى پايان مي گيرد. ساختار ساده ىروايت و زبان دلپذير شهرنوش پارسی پور نمي گذارند كه اين كتاب قطور رانخوانده رها كنيم

    --- Send in a voice message: https://podcasters.spotify.com/pod/show/hazardastan/message

    Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

    Tue, 21 May 2024 - 4h 12min
Mostra altri episodi